عاشقانه های منو مامان جونت

متن مرتبط با «بهمن» در سایت عاشقانه های منو مامان جونت نوشته شده است

9 بهمن ۱۴۰۲

  • رفتیم قشم بگذریم که ....تو راه برگشت با قطار توی واگن گشنمون شد ، رفتیم ایستگاه شهر بابک و ساندویچ سرد خریدم ارمیا هی نمی‌خورد ، یهو ساندویچ و انداخت و گفت من غذای پدر مادر فقیرو نمی‌خورم آخرش گفت میخورم ولی یادتون باشه از عالم و آدم فقیر ترید , ...ادامه مطلب

  • 21 بهمن 97

  • دارم باهات انگلیسی کار میکنمو با هر چیزی که یاد میگیری هممون حسابی میخندیم و کیف میکنیم، پسر بابا دوتا فن mma هم بهت یاد دادم که تا منو میبینی میگی بابا بیا بهت فن بزنم و منو میزنی تا بیافتم زمین و دستامو میزاری رو هم و بعدشم میگی بابا ببین قوی شدم و ماهم برات دست میزنیم . امیدوارم این شادیهای ساده ات همیشگی باشه ..... , ...ادامه مطلب

  • 12 بهمن 95

  •   امروز نوبت واکس پسرمه از صبح که پاشدیم بهت استامینفن دادیم تا موقع واکسن زدن کمتر دردت بیاد، با این حال وقتی بردیمت زدی زیر گریه و مامانتم که حالا گریه نکن کی گریه کن  ای دادبیداد.....  ولی اینم بگم که اين روزا تازه داری یاد میگیری وقتی به پشت میخابونیمت با کلی زور و اعه اعه گفتن برگردی روی شکم و دل همه رو با این کارات و خنده هات آب کنی  خلاصه این روزا اينه که کافیه دو دقیقه آروم باشی و بخندی تا همه بريزن سرتو عکس سلفی بگيرن باهات  آهنگ مورد علاقت شالاپ شولوپ آب بازی عروسک چرا  و لالایی عروسکی چرا.  راستی چند وقتيه ديگه نه نو ديگه جواب نميده و میزاریمت توی پتو و تکونت ميديم تا بخابی....  + ,بهمن ...ادامه مطلب

  • 28 بهمن 95

  • پسر یک و یدونم صبح ساعت 8 که از خواب نازش پاشد.  آقایی شد مثال زدنی  خوردنی بابا ديگه گریه نمیکنه و شبا و روزا ماه شده وقتی کرج رفتیم همه تعجب کردن و کلی همگی عاشق ترش شدن  زندکی قشنگ بابا مثل ماهه و چند روزيه تازه داریم لذت پدر مادر شدن رو میبریم،   + نوشته شده در  شنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۵ساعت 16:0  توسط پدر  |  ,بهمن ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها