عاشقانه های منو مامان جونت

متن مرتبط با «ارمیا» در سایت عاشقانه های منو مامان جونت نوشته شده است

امروز طنز با ارمیا جیگر بابا 18شهریور 1400، 4سال و 11 ماهه بابا

  • ارمیا قند و نبات باباامروز یه اتفاقی افتاد که ساعت ها خندیدیم و کیف کردیم ازت رفته بودیم کرج خونه مامانت جون کرجی (مامان جون سه را)دم دمای ظهر بود که صدای تعزیه و طبل و دوهل از کوچه بغلشون میومد و تو مشتاق بودی که ببینی چه خبر و گیر سه پیچ که بریم ببینیم یهو من اومدم وسط و با هیجان تمام گفتم آخه میدونی اونجا چه خبرکه هی میگی بریم بریم.... چند نفر کلاس گذاشتن و لباس جنگی پوشیدن و شمشیر بدست دارن با هوار و داد حرف ميزنن، شمشیر میخوره بهم و میدون و از این ور به اون ور میرن و هیاهو و....خلاصه کلی شلوغش کردم که بیخیال شه چشاش از تعجب گرد شده بود مثل همیشه که خیلی تعجب میکنه چشاش گرد میشهمامانم اومد وسط ماجرا و گفت ببرش ببینه دلش میخاد و بعدم مامان فرزانه و ابجی فاطمه و فریما یهو وسط این همه حرف بریم نریم  گفت کاش تانک داشتیم با تانک میرفتیم اگه تانک داشتیم میومدم, ...ادامه مطلب

  • تولد ارمیا

  • پسر گلم  امروز 95/07/10 ساعت" 8:35 صبح توی بیمارستان فیروز ابادی شهر ری چشمای قشنگتو به دنیا باز کردی    ,تولد ارمیا قاسمی,تولد ارمیا,تاریخ تولد ارمیا قاسمی,محل تولد ارمیا قاسمی,محل تولد ارمیا,ماه تولد ارمیا قاسمی,ماه تولد ارمیا,جشن تولد ارمیا قاسمی,عکس تولد ارمیا,تاریخ تولد ارمیا ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها