22 مرداد 98

ساخت وبلاگ

شیطون بلای بابا سلام، 

خودم یه تنه فدای این حجم از شیطونیت بشم که یه روز در میون مامانت زنگ میزنه و از دست شیطونی هات میگه من کجا فرار کنم.....!

چه خوب که همه کلمات و جمله ها رو انقدر دقیق و قشنگ میگی

همه چی به کنار "من باهات ناراحتم" رو چجوری هضم کنم اخه و نخورمت با اون قیافه حق بجانب 

خیلی گوشی باز شدی و هربار میخای بگیریدبا یه ترفندی میایی که شیطون باید سه ترم شاگردیتو کنه، برات یه قانون گذاشتم که شبا که هوا تاریک نباید گوشی نگاه کنی،. من که خونه میری دم پنجره و بعد میای میگی بابا هوا اینجوریه گوشی بده،(چشاتو نیمه باز میکنه و اون لپ های قشنگتو میاری جلو و دهن کوچولوتم جمع میکنی یعنی که تاریک روشنه هوا و هنوز شب نشده)، گاهی ام که انصافت بیشتره چشاتو کامل میبندی میگی هوا اینجوریه ☺️

منو مامانت از این به بعد برای  یکی یه دونه ی بابا، میخایم دوتا دوست خوب باشیم و مثل خواهر برادر باهات بیشتر بازی کنیم، تا اصلا احساس تنهای نکنی. قراره 08 شهریور ببرمتون مشهد، یه ماهییه میگی هی : بریم مشهد بریم مشهد ، خوش میگذره بهم باتو و مامان گلت... 

 

عاشقانه های منو مامان جونت...
ما را در سایت عاشقانه های منو مامان جونت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8pesaramermia9 بازدید : 214 تاريخ : سه شنبه 22 مرداد 1398 ساعت: 23:06